چند وقت پیش (از اول سال 98 تا روز 5 آذرِ همان سال!) که یک جایی، یک فعالیتی میکردیم!، یک ترتیبی داده شد که کتاب گفتار کتاب «آدم شدن چه مشکل!» برگزار شود. برای اینکار از بین روحانیون موجود، یکی، که البته از بقیه در موضوعی که میخواستیم برجستهتر بود؛ واقعا برجستهتر بود، ترتیب داده شد که ایشان این برنامه را انجام بدهند، بسیار هم خوب بود و ضبط هم انجام شد و انشاءالله در همین جا بارگذاری خواهیم کرد در آینده. علی ای حال، بعد که دست ما کوتاه شد و بعدی ها هم این برنامه را پی نگرفتند برای اینکه تشکری از آن بنده خدا شده باشد، دادیم این آیه را خوشنویس بنویسد و به او اهدا شد. به این غرض این کار و این آیه انتخاب شد، چون همیشه پیش خودم وقتی آن روحانی بنده خدا را میدیدم، نظرم این بود، که او قدر خودش را انجور که باید نمیداند (ظرفیتهایی دارد که از آن ظرفیتها استفاده نمیکند). به همین خاطر برای اینکه غیر مستقیم این حرف را به او زده باشیم، این کار را تقدیمش کردیم. بهشان هم عرض کردیم که نکتهی این کارِ ما، در تفسیر این آیه است؛ به امید اینکه یا با دانستن هدف این آیه یا احیاناً پیدا کردن این هدف متوجه حرف ما بشود.
حالا صحبتهای مستتر در این آیه چی هست را، در فایل صوتی که از حجت الاسلام قنبریان است میگذاریم که اگر کسی خواست کلِّ فایل صوتی را گوش بدهد. (حجم '46, 11MB)
اما این قضیه را بهانهای میکنم تا یک حرف دیگر هم بزنم...
میدانی!
بعضی کسانی که اطراف خودم میبینم واقعا آدمهای خوبی هستند و برخی واقعا پاک. بعد وقتی در ذهنم این سوال را مطرح میکردم که با وجود این چنین افرادی امام زمان(عج) چرا ظهور نمیکند، هنگامیکه این سوال در ذهنم ایجاد میشود هدایت میشوم به سمت یک قضیهای.
ببینید نخوام طولش بدم، بطور خلاصه عرض میکنم که، وقتی مثلا کارهای همین بندگان خدای خوب و پاک رو نگاه میکنم، بعد میگم که چرا فلان کار رو کرد، اون یکی چرا بهمان کار رو کرد؟ منظورم اینه که، همین بندگان خوبِ خدا، کارهاشان، نمیدانم، اینی که من میبینم کارهایی است که سوی درستی نداره. همین جمله هم دقیق نیست. یعنی کارهای عمیقی، کارهای دوراندیشانهای نیست. در عرصه اجتماعی عرص میکنم ها. چون شاید بشود گفت، پیشبرد عمدهی ظهور امام زمان(عج)، در عرصه اجتماعی است. مردم میبایست حرکتی بکنند.
یک توضیح بیشتر برای این حرف میدهم و تمام. مثلا اخیرا هی میبینم که فلانی رفت مثلا فروشگاه افق کوروش نمایندگیاش را زد در شهر، یا فلانی رفت فست فودی! زد، و... اینها آدمهای بسیار خوبی هستند ها! اما این کارها رو که میبینم یک جور عقبگرد اجتماعی است. یعنی این بندگان خدا در واقع کمکی به حل مشکلات اساسی (در این برهه اقتصادی) نکردند. اگر اینها میرفتند مثلا کارخانه میزدند، بله یک کار ریشهای خوب کرده بودند، اما این تیپ کارها که فروشگاه افق کوروش بزنند و فست فودی بزنند، نتیجتا کاری که میکنه مصرف رو افزایش میده. در سبک زندگی، تأثیر منفی ایجاد میکنه. فروشگاه افق کوروش، این تیپ فروشگاههایی که زنجیرهای و مصرفی هستند، سود اصلیاش به جیب چه کسی میره؟ به جیب اون صاحب اصلی که احتمالا در تهران نشسته میره. خب ما از این افرادی که این کارها را کردهاند انتظار داشتیم امام زمان(عج) که ظهور کرد بدونه چند سرباز هم اینجا داره. اما با این تفاسیر یا من در اشتباه هستم، یا که توجیه میشود این غیبت آن موقع. پناه بر خدا که مثلا من کاری بکنم که، مثلا یک نفر دیگر ببیند، اون موقع به امام زمان(عج) بگوید، همان حق داری که نمیای....
پناه بر خدا...