این ترک بخشی از اهنگ صدای سخن عشق از البوم دو ترکی « صدای سخن عشق » است ./
| مردان خدا پردهی پندار دریدند |
|
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند |
| هر دست که دادند از آن دست گرفتند |
|
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند |
| یک طایفه را بهر مکافات سرشتند |
|
یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند |
| یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند |
|
یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند |
| جمعی به در پیر خرابات خرابند |
|
قومی به بر شیخ مناجات مریدند |
| یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد |
|
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند |
| فریاد که در رهگذر آدم خاکی |
|
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند |
| همت طلب از باطن پیران سحرخیز |
|
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند |
| زنهار مزن دست به دامان گروهی |
|
کز حق ببریدند و به باطل گرویدند |
| چون خلق درآیند به بازار حقیقت |
|
ترسم نفروشند متاعی که خریدند |
| کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است |
|
کاین جامه به اندازهی هر کس نبریدند |
| |
|
|