عملیات بدر
عملیات بدر
بازگشت دوباره به هورالهویزه
یکسال از انجام عملیات خیبر می گذشت و تجربه های ارزنده و فراوانی برای فرماندهان جنگ بدست آمده بود. چندین فرمانده و نیروی کارآمد به شهادت رسیده و از همه ی عملیات هایی که طرح ریزی شده بود تنها عملیات میمک در جبهه میانی به اجرا درآمد.
از سه منطقه ای که برای حمله های بعدی در نظر گرفته شد، یعنی منطقه عملیاتی خیبر در هورالهویزه، شرق بصره، رمضان و غرب اروند نهایتاً منطقه هورالهویزه برگزیده شد.
تا عملیات بدر با هدف دستیابی و تسلط بر جاده ی بصره-العماره و نیز راهیابی به مرکز اصلی هور های غرب دجله که استان های ناصریه، بصره، و العماره را احاطه کرده است به اجرا درآید. همچنین با گزینش این منطقه تسلط بر شرق دجله و انهدام نیروهای ارتش عراق حاصل می گردید.
این نبرد در امتداد حماسه ی خیبر بود و در آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری ارتش عملیات را فرماندهی و اجرا کرد. در شب 20اسفندماه1363 نیروهای ایرانی در پشت خطوط مقدم تجمع کرده و در ساعت 23با رمز "یا فاطمه الزهرا س" از دو محور عمده در حد فاصل العزیز تا الغرمه بسوی دشمن یورش بردند.
منطقه هور مملو از موانع ایذایی و بشکه های خطرناک بمب ناپالم شده بود. همه ی این موانع و استحکامات از بیم حمله ای دوباره از سوی ایرانی ها در طول همان یکسال گذشته تدارک و تعبیه شده بودند. یگان های ارتش شامل سه لشکر و یک تیپ به همراه نه لشکر و هفت تیپ از سپاه بصورت ادغامی در این عملیات سازماندهی شده بودند. همچنین تدابیری برای رویارویی و مقاومت در برابر بمب های شیمیایی که دشمن در طول عملیات به وفور از آنها بهره برد اتخاذ شد تا نیروها با کمترین آسیب به اهداف خود برسند.
در همان ساعات نخست که نیروهای عمل کننده تهاجم خود را از دو محور شمالی و جنوبی شروع کردند، همه ی خطوط و استحکامات دشمن در هم کوبیده شد. اما در محور طراوه که به منظور پشتیبانی در نظر گرفته شد به سبب دوری عقبه و کمبود آتش پشتیبانی و سایر مسائل پیشروی به کندی صورت گرفت و بر عکس در محور پد، خندق و ورطه گذشته از شکسته شدن خط دشمن برخی یگان ها با حرکت در عمق خط دشمن به هدف های ثانوی نیز دست یافتند.
بنابراین تا صبح روز دوم عملیات از دو کیلومتری جنوب البیضه تا دو و نیم کیلومتر پایین تر از خط همایون خط نخست دشمن بطور کامل به تصرف نیروهای ایرانی درآمد و آنها در حد فاصل آبراه جمل تا خط همایون به پشت رودخانه دجله رسیدند.
قرارگاه مهندسی سپاه در طی سه روز جنگ و درگیری توانست با سخت کوشی بسیار، یک پل از جزیره ی مجنون جنوبی تا منطقه ی همایون ساخته و نصب نماید. از سوی دیگر نیروها با پشتیبانی هوانیروز به پاکسازی پد خندق و پیشروی از پشت خط جمل سه به پشت صفین سه پرداختند.
عملیات پس از هشت روز جنگ و گریز و مقاومت با آزادسازی روستای طرابه، لهوک، نهروان، فجره و تصرف بیش از 800کیلومتر مربع از زمین های هور و تصرف جاده ی خندق-الجرده بطول سیزده کیلومتر که فاصله آن با راه بصره العماره شش کیلومتر است به پایان رسید.
نیروهای خودی طی چند روز با مقاومت در برابر پاتک های متوالی و سنگین زرهی عراق، ساحل خشک شرق دجله را تخلیه و به تثبیت مواضع جدید در هورالعظیم بسنده کردند.
در جریان عملیات بدر مهدی باکری فرمانده لشکر 31عاشورا، عباس کریمی فرمانده لشکر 27محمد رسول الله ، ابراهیم جعفر زاده فرمانده تیپ 18الغدیر و تنی چند از فرماندهان سپاه و ارتش به شهادت رسیدند.
همچنین همزمان با عملیات بدر جنگ شهرها آغاز شد و نیروی هوایی عراق مناطق مسکونی تهران را مورد هدف قرار داد. در مقابل نخستین موشک های زمین به زمین ایران بسوی مراکز نظامی و اداری شهرهای مهم عراق شلیک شد. عملیات بدر با انهدام هفت تیپ و پنج لشکر از 20تا 100درصد و کشته و زخمی شدن و به اسارت درآمدن 18200تن از قوای دشمن همراه بود.
در این عملیات 250دستگاه تانک و نفربر زرهی، شش فروند هواپیما و 4 فروند چرخ بال، 40 عراده توپ صحرایی، 200دستگاه خودرو، 60قبضه خمپاره انداز و 15دستگاه مهندسی ارتش عراق منهدم و 50قبضه خمپاره انداز و 2دستگاه رادار رازیت به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.
پس از عملیات بدر که با مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد این دو نیرو توان و استعداد آن را یافتند که مستقل از هم ولی با هماهنگی، پشتیبانی و همیاری یکدیگر وارد عمل شوند.
خاطره ای از "محسن رضایی" درباره "مهدی باکری" پیرامون این عملیات (استفاده شده در برنامه زنگ بیداری 217 رادیو میقات)
رحیم پور ازغدی: شاید جزو معدود افرادی بودیم که تا آخرین دقایق شهادت شهید برونسی در کنار ایشون بودیم، خب ایشون آدمی نبود که فلسفه خونده باشه، عرفان خونده باشه فقه و تفسیرو اصول... اینا باشه نبود یه آدم عالیه خاکی... بنا, کارگر یک مقدار طلبگی خونده بود؛ حکمت بود در برونسی ولو تحصیلات و مدرک نداشت ولی حکمت داشت قرآن که میخوند حقیقتا میخوند؛ ایمان داشت و مکاشفاتی که داشت که سه چهارنمومنش رو همون زمان جنگ شنیدم که قبل ازعملیات بدر ایشون گفت: اونجا که حضرت زهرا به من قول داده که من شهید می شم و تو بچه های دیگه مشهور بود که حاجی برونسی گفته: اگه من تو این عملیات شهید نشم تو مسلمونی خودم شک می کنم.