یا ابا المظلوم



لُژ نشـــین
دفاع مقـدس
اینفوگرافیک
...
    لوگواین وبلاگ رابه وب خوداضافه نماييد:

یا ابا المظلوم

http://bit.ly/1aTeuUB

مدینه اولین باری است که میهمانانی چنین غریبه را به خود می‌بیند.
کاروانی متشکل از شصت میهمان ناآشنا که لباس‌های بلند مشکی پوشیده‌اند، به گردنشان
صلیب آویخته‌اند، کلاه‌های جواهرنشان بر سر گذاشته‌اند، زنجیرهای طلا به کمر بسته‌اند
و انواع و اقسام طلا و جواهرات را بر لباس‌های خود نصب کرده‌اند.

وقتی این شصت نفر برای دیدار با پیامبر، وارد مسجد می‌شوند، همه
با حیرت و تعجب به آنها نگاه می‌کنند. اما پیامبر بی‌اعتنا از کنار آنان می‌گذرد و
از مسجد بیرون می‌رود هم هیأت میهمانان و هم مسلمانان، از این رفتار پیامبر، غرق در
تعجب و شگفتی می‌شوند. مسلمانان تا کنون ندیده‌اند که پیامبر مهربانشان به میهمانان
بی‌توجهی کند به همین دلیل، وقتی سرپرست هیأت مسیحی علت بی‌اعتنایی پیامبر را سؤال
می‌کند، هیچ کدام از مسلمانان پاسخی برای گفتن پیدا نمی‌کنند.

بقیه داستان در ادامه مطلب

۰ نظر ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۴:۲۰

... و همانطور که گفتم کار خدا به کار آدمی زاد نمیماند.
چه به قول 'شیخ شبستر' صاحب گلشن راز :
جناب کبریایی لاابالی است ! منزه از کرامات خیالی است.
صفحه ۵۰۵ | کار بیکاری
بهر حال همه ی اینها است . اما این هم هست که همه روزه کره و پنیری که بسیاری از ماها سر سفره داریم مال همان ولایت قوم لوط دانمارک است و ماشین ولووی همان فاجر سوئدی زیر پایمان است و گوشت ترکیه را در چرخ گوشتی های سوئدی چرخ میکنیم و از سوزن خیاطی تا دوای سردرد و از خودکار بیک تا عظیم ترین کارخانه های چاپ کار همان آدم های بظاهر بیکار است و حال که ما شرقی ها در این سر دنیا نشسته ایم و ضمن بحث راجب برخورد تمدن شرق و غرب و سمینار درباره ی گرفتاری های اروپا و مغرب برای خودمان از بیکاری بقول ارمنی ها کار بیکاری درست میکنیم و دلسوزی میکنیم که تمدن غرب در حال انحطاط است و ماده و تکنیک روح غرب را از میان برده است و باید به فکر نجات اروپا بود.

کوتاه از کتاب 'از پاریز تا پاریس'

همین مطلب بصورت صوتی

لینک ساندکلاد

لینک پرشین گیگ

لینک اسکای درایور

۰ نظر ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۳:۳۵

ویدئویی که خبر آنلاین در دومین سالگرد قذافی از ما به اشتراک گذاشت

 

۰ نظر ۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۹:۵۲

 

 

لینک ویدئو در آپارات

۰ نظر ۰۶ آبان ۹۲ ، ۰۹:۴۴

امام هادی (ع) در قفـس شیر ها

داستان در ادامه ی مطلب

 

 

 

 

 

۰ نظر ۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۳:۴۷

 درشهریور ۱۳۴۴در یک خانواده با ذوق در شهرستان تربت حیدریه  متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در شهرستان تربت حیدریه جهت ادامه تحصیل به تهران عزیمت نمود. او بدلیل علاقه مندی به موسیقی سنتی وعرفانی بدنبال فراگیری آن پرداخت و از همین رو دوره آزاد هنرستان موسیقی را در رشته تار وسه تار با استادان زیداله طلوعی و هوشنگ ظریف درسال ۱۳۶۶ شروع نمود همچنین نزد استاد بیژن کامکار آموزش دف را فرا گرفت در سال ۱۳۷۱ نزد استاد کریم خاوری به آموزش دف پرداخت و در واقع ایشان با بیشتر آلات موسیقی سنتی ایرانی اشنا گردید.

دانلود نماهنگ آهنگ سرزمین خورشید فرشاد جمالی

کیفیت پایین

 

برای دانلود آثار به این لینک برید ./

 

 


۰ نظر ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۹:۱۰

 

در خلال تحصیل ، در حالی که بیش از هفده سال نداشت

، با روزنامه روح القدسهمکاری کرد و آثار نظم و نثرش

روانه ی مدرسه ای در همان قریه ی پاریز نمود.

او می گوید : « تاریخ واقعی را وقتی می شود نوشت

که بسیاری از اسنادمحرمانه سیاسی آزاد شده باشد و

این معمولا بیش از سی سال وقت می طلبد ،به عبارت

دیگر ، تاریخ واقعی امروز را نسل آینده خواهد نوشت.

ما اگر همت وعلاقه و بینش و توانایی و متد داشته

 

خود کاری است که در حد معجزه است » !

مختصری از این استاد

در اینجا و اینجا

دریافت بعضی از آتار استاد بصورت صوتی از این لینک

 
۰ نظر ۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۳:۰۴

 برگرفته شده که چ بگم کپی پست شده از بلاگ « کامران نجف زاده »

پیژامه شاید یکی از ملموس ترین و مظلوم ترین مصنوعات بشری باشد که دستپخت ما ایرانی هاست.اصل اصلش پای جامه بوده و بعد ها به انگلیس و روسیه و حتی فرانسه آمده و اینجا هم همان پیجامه می گویند.یعنی پیجاما می گویند. انواع مختلفی دارد.گل گلی،خال خالی و راه راه.

نمی دانم حالا اینکه اسمش به نام ما ثبت شده افتخاری دارد یا ندارد اما  یک فرصت بررسی روانشناختی فراهم می کند که چرا اینقدر به پیژامه علاقه داشتیم!

 
 

مثل  ژیان می ماندکه خاطره مشترک ایرانی ها وفرانسوی هاس

راستی ژیِان و پیژامه یک نقطه اشتراک دیگر هم با هم دارند:

با هیچ کدامش تا سر کوچه بیشتر نمی شود رفت!

۰ نظر ۰۸ مهر ۹۲ ، ۱۷:۵۱

۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۵۲
 

حماد بن عیسی می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: نماز بلدی به خوانی؟
گفتم" کتاب حریز که در باره نماز است همراه من است، فرمود عمل به آن اشکالی ندارد،
اکنون بر خیز و نماز به خوان، بلند شدم و رو به قبله شروع به نماز کردم . رکوع و سجود رفتم
، فرمود: تو نماز درستی نخواندی، چقدر زشت است که شصت یا هفتاد سال از عمر انسان
بگذرد و لی یک نماز با شرائطش نخواند، حماد می گوید: از سخن امام احساس شرمندگی
کردم و گفتم: قربانت شوم نماز را به من بیاموز.

امام علیه السلام رو به قبله ایستاد و دستها را پس از جمع کردن انگشتها روی رانهایش
گذاشت و پاها را نزدیک به هم نمود به نحوی که به اندازه سه انگشت باز بیشتر فاصله
نبود و انگشت پاهایش نیز رو به قبله بود و با حالت خشوع تکبیر گفت سپس سوره حمد
را با ترتیل خواند و بعد از آن سوره توحید را تلاوت نمود، اندکی مکث کرد، دستها را تا
مقابل صورت بالا آورد و تکبیر گفت سپس به رکوع رفت، کف دستها را در حال باز بودن
انگشتها روی زانو گذاشت و پشت و کمرش را صاف و کشیده قرار داد بگونه ای که اگر قطر
ه آب یا روغنی بر پشتش می چکید فرو نمی غلطید، گردنش را کشیده و چشمها را
بسته نگه داشت و سه مرتبه گفت: «سبحان ربّی العظیم و بحمده» آنگاه ایستاد و در
حالت آرامش گفت: سمع الله لمن حمده، سپس دو دستش را بالا آورد و تکبیر گفت
و به سجده رفت به این صورت که دو کف دست را با انگشتان بسته در دو طرف بناگوشش
گذاشت و سه دفعه گفت: «سبحان ربی الاعلی و بحمده» هنگام سجده هشت جای
بدنش را بر زمین گذاشت: پیشانی، دو کف دست، دو زانو، سر دو انگشت بزرگ پا
و نُک بینی، سپس سر از سجده بلند کرد و بر ران چپش نشست و پشت پای راست را
بر کف پای چپ قرار داد و گفت: استغفر الله ربی واتوب الیه، سپس تکبیر گفت و
سجده دوم را به جا آورد، دو رکعت به همین صورت به جا آورد و تشهد خواند و سلام داد
و گفت: ای حماد اینگونه نماز بخوان.
 
الکافی: ج 3 ص 311 ح 8 .

۰ نظر ۲۴ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۳۶